با بوی شعر من
بنشینی کنار دریای من و
قلاب بیاندازی توی رگ‌های من
گریه کنم با شانه‌های تو و
بلرزی با چشم‌های من
همین که لب‌های من
پناه بیاورند به قلاب تو
زمستان بریزد توی رگ‌های من و
اولین برف
ببارد
آرام
از سرانگشتان تو
بر جنوب کوچک من ...

‌زنم
11 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/27 - 01:29